گزارشی ادبی،روانی از: مسافر یک میهمان ناپذیر ،با امکانات جانبی
رسته ادبیات داستانی
گزیده ای از متن کتاب: این گزارش بدون هیچ تعجب و نگاشتنِ علامتِ،نوشته شده است. نگاهی به کتاب: از واژه "مسافر" و "میهمان پذیر"و "میهمان ناپذیر" ،بیش از حد اندازه ،اما به ناچار،در این گزارشِ داستانی آورده شده است که می بایست تا ساعت 6 صبح که آن زن و شوهر به کلی از این میهمان ناپذیر مراجعه می کنند...صبر پیشه کرد.اما این متروکه گاه با دو نام میهمان ناپذیر و میهمان پذیر خطاب قرار داده می شود که دلایل آن را همچنان که خواننده گان صبر پیشه خواهند کرد،طی این گذارش،همچو یک مورد خاص،اما نا شناخته،آشکار خواهم کرد.... ...درباره واژه "میهمان ناپذر"می توان گفت که:بر خلاف صاحَبش که واقعاً به دنبال پذیرش مسافرانِ میهمان است،با زبان بی زبانی،و به واسطه هر یک از وسائل محتوایِ موجود در اتاق هایش که به معنای شکم و قلب و مغزِ این میهمان پذیر،می تواند تلقی شود...همواره از چند سال قبل به صاحَبش و متصدی،که گرداننده اش هَم می باشد...قادر به پذیرش مسافران و میهمانانِ مسافر،نیست و به وسیله از کار افتادن یخچال و کولر و برق...،اعتراض خود را در نشان از ناتوانی و عدم میهمان پذیر بودن،بروز می دهد.
،نوشته شده است.
