وامانده (متن کامل)
بخشی از کتاب:
" در حالی که دیگران به آینده می اندیشند و بدون حصار و محدود شدن به پیش می روند و در لذت هایشان غوطه ور اند،می بایست که من به این حصارِ محدود و دور افتاده ای که در بند آن قرار گرفته ام بیندیشم و مدت ها زمان لازم است تا شاید،شاید که بتوانم از بند آن رهایی یابم آنگاه در تنهایی به راهی که بر جای مانده ام ادامه دهم اما می دانم که به دیگران نخواهم رسید،دیرتر از زمان لازم خواهم رسید،نمی رسم،یا شاید هرگز...
اما دیگران لذت هایشان را در همین لحظه اندازه گیری می کنند تا مباد که فریب خورده باشند..."