شهر زیبای افلاطون و شاهی آرمانی در ایران باستان
نویسنده: فتح الله مجتبایی
این کتاب مقایسه ای است میان شهر آرمانی افلاطون و آراء و آرمانهایی که مردم ایران دربازه مقام شاهی و صفات و فضائل بایسته آن داشته اند.
از متن کتاب:
كاري كه «حاكم حكيم» بايد بكند در حقيقت همان است كه در معتقدات ديني ايرانيان بختاران يا «سوشيانها» بايد به جاي آورند در هر دو حال غرض و غايت يكي است و آن پاك ساختن جهان است از ظلم و دروغ و مرگ و تباهي و رسانيدن آن به كمال عدل و راستي و نيكي و برقرار كردن شهر زيبا يا شهر آرماني.
زردشت دريسنهي 48 بندهاي 11 و 12 از فرارسيدن چنين روزي سخن ميگويد:
«كي اي مزدا به همراهي «راستي» خرسندي خواهد رسيد؟
و با شهر آرماني قرارگاه خوب بر كشتزار؟
چه كساني از دروغگران خونخوار آرامش و ايمني خواهند داد؟
به چه كساني «حكمت و هومنه» خواهد رسيد؟
و اينانند بختاران «سوشيانتهاي» كشورها كه به ياري «وهومنه» با كارهاي از روي راستي خوشنودي فرمان تو را اي مزدا برآورده كنند زيرا كه اينان هميستاران ديو خشم آفريده شدهاند.»