افسانه هائی از حاتم طائی
گردآورنده: مرسده
سخنی در باب کتاب:
حاتم طائی را گروهی عرب و جمعی ایرانی میپندارند. بعد از استیلای اعراب بر ایران غالب ادبیات کشور ما نیز بدست اعراب افتاد و این قوم به همان گونه که کلماتی ناهنجار از زبان خود را در زبان شیرین فارسی جایگزین نمودند بر ادبیات کشور ما نیز تجاوز کرده و غالب آثار بزرگان و منظومههای شیرین و آثار نثر مولفین و محققین ایران راهم از آن خود معرفی نمودند. حتی به کرات دیده شده که اعراب با افزودن پیشوند (ال) به نام خاص فلاسفه ایرانی، به این نام ظاهر عربی بخشیده و تدریجا آثار ایرانی را با ترجمه عربی منتشر ساخته و متن اصلی این آثار را ترجمهای از متن (اصیل) اولی در واقع (قلابی عربی!) معرفی کردهاند و (حاتم طائی) نیز از همین آثار میباشد که در ازای ترکیب کلمات ناهنجار عربی به زبان شیرین فارسی، از ادبیات اصیل و ارزنده کشور ما به ادبیات اعراب وارد شده است.
باری، شاعر شیرین سخن ایران شیخ شیراز، حکایات بسیار از مردانگیهای حاتم نقل کرده و حاتمی که ما در این کتاب شرح حالش را میخوانیم، همان حاتم سخاوتمند است که پیشینیان ما این خوشرفتاریها و بخششهای او را در قالب افسانهای شیرین نقل کردهاند تا باب طبع عوام باشد زیرا در عهد کهن، زمانی که سرگرمی مردم رفتن به قهوهخانه و گوش دادن به نقالیهای نقالباشی بوده، هیچ چیز جز یک افسانه پرماجرا و هولانگیز نمیتوانست توجه آنان را جلب و ایشان را سرگرم نماید و امروزه ما از آن دوران پرشکوه یادگارهای ارزنده داریم که از آن جملهاند امیر ارسلان، حسین کرد، چهل طوطی، چهار درویش، حمزه پهلوان و غیره…
و حال، آنچه را که مایه سرگرمی اجداد ما بوده است، یعنی افسانههایی که در قالب آنها مردم را به راه راست، به کرم و سخا ترغیب مینمودند، با سبکی جدید تقدیم میکنیم. باشد که چون دیگر انتشارات ما (پدیده) مورد پسند واقع شود.